مردیخی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
در داستان «مرد یخی»، یک رزمندة جنگ، برای رساندن نامهها و وصیتهای سایر رزمندههایی که به عملیات رفتهاند گرفتار برف و یخ میشود، اما امانتداری او مانع از رها کردن نامهها و نجات جانش میشود. کتاب حاضر مجموعة داستانهای کوتاهی است که حول مضمونهای مربوط به جنگ و دفاع مقدس به نگارش درآمده است تا با وجود گذشت آن روزها، فاصله گرفتن از آن دوران مجال لازم برای رویت کامل مجموعة آن رویداد بزرگ و درک عمیقتر جزء به جزء آن حماسة عظیم فراهم آید. عنوانهای داستانهای کتاب عبارتاند از: زیر پلکهایش؛ از کدام طرف باید رفت؛ موهای مامان را باد برد؛ کسی صدای ما را نمیشوند؛ مرد یخی؛ انگار ته دلم نقاره میزنند؛ انتهای رود؛ دیگر عسل نمیخورم؛ حباب و لیلیام کجاست.