پندارهای یونانی در مثنوی
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد، 604 - 674ق. - تاثیر یونان / تصوف - مطالعات تطبیقی
در این پژوهش، مولف بر آن است تا وجوه مشترک، سیاستهای فکری و اندیشههای یونانی را با نظرگاههای عرفانی مولانا تطبیق دهد و اشتراک معانی و مفاهیم این دو را بازشناسد. به تصریح نگارنده: "به اعتقاد بسیاری پژوهشگران، اصل مهمی که صوفیه از حکمت نوافلاطونی اقتباس کرده، بسط داده و پروردهاند، عشق به خداست، همانگونه که در حکمت نوافلاطونی نیز، عشق و محبت از مراحل سیر و سلوک است و حالی است که از مشاهدهی جهان حقیقت به طالب و سالک، دست میدهد. به اعتقاد این اندیشهمندان، معتقدات نوافلاطونی از قبیل عشق به خدا، وحدت وجود، اتحاد عاقل و معقول، فیضان هستی و کائنات از مبدا اول و زندانی بودن مرغ روح در قفس تن و شوق بازگشت وی به موطن و مقر اصلی خوش و راهی که برای بازگشت و اتصال به مبدا اول باید پیمود، در تصوف، تاثیر عمیقی داشته است و عشق و محبت صوفیانه نیز بر اساس همین نظریهی وحدت وجود "فلوطین" استوار است که میگوید: جمیع موجودات، فیضان و تراوشی است که از مبدا احدیت و عالم کائنات صادر شده است و بدو باز خواهد گشت".