مدیریت آشوب: نظم در بینظمی: کاربرد تئوری آشوب در مدیریت، بازاریابی، اقتصاد، علوم اجتماعی، فیزیک، ریاضی و مهندسی
«با ورود جهان به هزارة سوم خیلی از مدیران به فکر متحول کردن شیوة ادارة سازمان افتادهاند. به نظر نمیرسد مفاهیم فعلی ارزشیابی و پیشرفت که در گذشته بسیار سودمند بودند، در آینده انتظارات مدیران را برآورده سازند... دشوارترین جنبة تغییر این است که با روشهای قدیمی و یا حتی امروزی نمیتوان آینده را به طور قطعی پیشبینی کرد». «مدیریت آشوب» یا مدیریت نظم در بینظمی، نظریهای است که طی سالهای اخیر نشیب و فراز حوزههای برخی علوم دیگر را هم درنوردیده، بر آستانة عصر منطقگریزی پا نهاده و منجر به ظهور مفاهیم، مباحث و نظریههای جدید شده است. اثر حاضر با محوریت نظریة آشوب در مدیریت، بازاریابی، اقتصاد، علوم اجتماعی، فیزیک، ریاضی و مهندسی، به تبیین و تفسیر این نظریه در مدیریت پرداخته است. نظریة آشوب پیامآور این نکته به مدیران است که دیگر نمیتوان از طریق اهداف سلسله مراتبی یا از طریق منطق از پیش تعیین شده سازمانها را اداره کرد. آنها باید بیاموزند که رخدادها و تغییرات در جریان زمان، ظهور میکنند.