هدیه
خوشبختی / داستانهای آمریکایی - قرن 20م. / موفقیت / موفقیت در کسب و کار - داستان / خوشبختی - داستان / موفقیت - داستان
در این داستان کوتاه نمادین، روزی پسرکی، پندهای حکیمی را درباره هدیهای گرانبها میشنود مبنی بر آن که هر کس چنین هدیهای را صاحب شود، برای همیشه خوشبخت خواهد بود.تصور پسرک از این هدیه نوعی اسباب بازی یا هدیهای در روز کریسمس است؛ اما حکیم خاطرنشان میکند که "هدیه گرانبها با خیال ارتباطی ندارد، بلکه ارزش آن از خودش ناشی میشود.... آن چیزی است که در وجود خود توست....". پسرک در پی یافتن هدیه روان میشود. سرزمینها و مکانهای گوناگون را کنکاش میکند. عاقبت به مردی جوان و سپس به شخصیتی میان سال بدل میگردد، سرانجام حقیقت آن هدیه را در "زمان حال" میجوید و درمییابد که زمان حال واقعیتی است که میتواند در اختیار بگیرد و آن را تجربه کند.