بلندیهای بادگیر: عشق هرگز نمیمیرد
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
کتاب که شرح دلدادگی «کاترین» و «هتکلیف» را بیان میکند، تصویری واضح، دلنشین و در عین حال تلخی از این دلباختگی و سنگهایی است که بر سر راه آندو افتاده است. رمان، روایتی است عاشقانه که با لحنی شاعرانه تعریف شده است و به وضوح اوج تأثیر رفتارهای خوش و رفتارهای بد را در طی زمان به تصویر میکشد. کتاب از ورود آقای «لاکوود» به عمارت «وادرینگهایست» آغاز میگردد. او که برای اجاره عمارتی دیگر از متعلقات آقای هتکلیف به آن منطقه آمده، رسم ادب را بر این میداند که به عمارت صاحبخانه خود سری بزند. او طی این دیدار با شخصیت نچسب و نهچندان دوستداشتنی صاحبخانه خود آشناشده و بعد از خدمتگزار خانه خود، «الن»، جویای گذشته او و جویای سرگذشت فردی به نام «کاترین ارنشاو» میشود و... .