دخترک و ستاره

دخترک و ستاره

سال‌ها پیش، دخترکی زندگی می‌کرد که آروزهای بسیار داشت. روزی مادرش به او گفت: "آرزوهای تو بسیار زیاد و دست نیافتنی است!" دخترک پرسید: "اما شاید بتوانم به یکی از آرزوهایم برسم!" مادرش گفت: "برای برآورده شدن یک آرزو باید به آسمان نگاه کنی و منتظر بمانی. هرگاه ستاره‌ای را دیدی که به طرف زمین فرود می‌آید، فورا آرزویی کن. آن هنگام است که به خواسته‌ات خواهی رسید. اما بدان که باید صبور باشی. ستاره‌های اندکی به سوی زمین فرود می‌آیند". دخترک مدت‌ها منتظر ماند، اما درست زمانی که ستاره‌ای را در عالم خواب و بیداری دید و خواست آرزو کند، متوجه شد که در صورت برآورده شدن آرزویش، آن ستاره از بین خواهد رفت. بنابراین از آرزو کردن منصرف شد و ستاره با خوشحالی او را دختر مهربان نامید و رفت. دخترک تعجب کرد، زیرا آرزوی او همانا آرزوی مادرش بود که می‌خواست دخترک، انسان مهربانی باشد. دخترک با خود اندیشید اگر همۀ انسان‌ها به آرزوهایشان می‌رسیدند، دیگر ستاره‌ای در آسمان نمی‌درخشید. و سپس زمزمه کرد: تا زمانی که ستاره‌های بسیار در آسمان می‌درخشند، یعنی انسان‌های مهربان نیز روی زمین بسیارند.

قیمت چاپ: 1,000 تومان
نویسنده:

سرگی کورپانوف

مترجم:

هدیه شریفی

تصویرگر:

مهشید مهاجر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

891.73

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

20

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786009015269

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه