سفیدبرفی و هفت کوتوله
افسانههای عامه / داستانهای کودکان و نوجوانان
داستان این کتاب یکی از افسانههای عامیانهای است که برای کودکان گروه سنی ب نوشته شدهاست .ماجرای آن درباره دختر کوچولوی زیبایی است که سفید برفی نام دارد . بعد از مرگ مادر سفید برفی پدرش همسر جدیدی میگیرد که در واقع یک جادوگر است که تغییر لباس داده و چون نمی توانست کسی زیباتر از خودش را ببیند به سفید برفی که دختری زیبا و مهربان و دلسوز بود حسودی میکرد روزی او را به یک شکارچی سپرد تا به جنگل برده و بکشد اما شکارچی این کار را نکرد و او را آزاد نمود سفید برفی آنقدر در جنگل راه رفت تا بالاخره به کلبهای رسید وقتی وارد آن شد دید که همه چیز در آنجا بسیار کوچک است چون خیلی خسته بود خوابید وقتی هفت کوتوله که در آن خانه زندگی میکردند برگشتند از دیدن او تعجب کردند و بعد از اینکه داستان زندگی او را شنیدند تصمیم گرفتند از او نگهداری کنند .بدین ترتیب سفید برفی زندگی خوبی را در کنار آنها سپری میکرد وقتی ملکه فهمید او هنوز زنده است خیلی عصبانی شد و تصمیم گرفت او را با یک سیب مسموم نابود کند و موفق هم شد و سفید برفی بعد از خوردن سیب بیهوش روی زمین میافتد تا انیکه شاهزادهای که از آنجا میگذرد به سفید برفی علاقه مند می شود و با کمک کوتوله ها حال سفید برفی خوب می شود و به همراه شاهزاده به قصر می رود و با او عروسی میکند و زندگی خوبی را شروع میکند و ملکه هم وقتی از این موضوع آگاه میشود شوکه شده و میمیرد .