حضرت یوسف (ع)
یوسف، پیامبر - داستان / قرآن - قصهها
کتاب مصوّر حاضر، از مجموعه «داستانهای پیامبران» است که به داستان «حضرت ایوب(ع)» اختصاص یافته است. هدف از نگارش این کتاب، آشنایی گروههای سنّی (ب) و (ج) با داستانی اخلاقی از زندگی پیامبران است. در هر مجلّد یکی از بزرگان خانواده برای «فاطمه»، «جعفر» و برادر کوچکشان داستانی آموزنده تعریف میکند. در این داستان آمده است: «فاطمه» در مسابقات مقام اوّل را کسب میکند و جایزه میگیرد، امّا برادرش «جعفر» به خاطر توجّه زیاد همة خانواده به «فاطمه»، جایزهای «فاطمه» را خراب میکند. مادربزرگ وقتی علّت کار «جعفر» را جویا میشود، یاد قصّة «حضرت یوسف(ع)» میافتد و آن را برای نوههایش بیان میکند. برادران «حضرت یوسف(ع)» به دلیل محبّت زیاد پدرشان به او، نقشة شومی میکشند و «یوسف(ع)» را دست بسته در چاه میاندازند. پسران «یعقوب(ع)» خبر مرگ «یوسف(ع)» را به پدرشان میدهند، امّا او هیچ وقت خبر را باور نمیکند. «حضرت یوسف(ع)» رنج و سختیهای زیادی را تحمّل میکند تا زمانی که به خواست خدا عزیز مصر میشود و دوباره برادران و پدرش را میبیند.