داستان دو شهر
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
در این رمان وقایع اجتماعی ـ تاریخی انگلیس در اواخر سال 1775م .ذیل سه بخش به تصویر در آمده است .عناوین بخشها بدین قرار است :((کتاب اول / عمر دوباره))، ((کتاب دوم / رشته زرین)) و ((کتاب سوم / مسیر طوفان)) .بخشهای کتاب را با عناوینی از این دست میخوانیم :((زمان))، ((کالسکه پست))، ((میخانه))، ((صدها نفر))، ((شغال)) و ((کفشدوز)) .این داستان با سفر آقای جاویس لوری به شهر((داور)) آغاز میشود. او نماینده بانک تلسن در انگلیس است و در مهمانخانهای در این شهر با شخصی به نام ((میس مانت)) قرار ملاقات دارد. هیجده سال پیش آقای لوری مسئول رسیدگی به امور مالی پدر میس مانت بوده است .با ناپدید شدن ناگهانی آقای مانت ـ پدر میس مانت ـ همگان تصور میکنند که او مرده است .اکنون پس از گذشت سالها آقای لوری اطلاع مییابد که او زنده است. آقای مانت در پی انقلاب فرانسه محکوم به حبس میشود، ولی در پی وقایعی آزاد میشود و از آن پس به طور ناشناس روزگار میگذراند .میس مانت پس از اطلاع از زنده بودن پدرش به همراه آقای لوری عازم فرانسه میگردد .آقای ((دفارژ)) و همسرش که طی چند سال گذشته مراقبت از آقای مانت را بر عهده داشتهاند، آنان را نزد او میبرند .دختر جوان که از دو سالگی چهره پدر را ندیده است با دیدن او هیجان زده میشود و تصمیم میگیرد به همراه پدرش به انگلیس بر گردد .ادامه داستان با بازگشت آنان به انگلیس و وقایعی که پشت سر میگذرانند شکل میگیرد.