من و مامانم
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر، داستانی با موضوع تنوع برداشتهای افراد یک خانواده از زندگی است. «منوچهر شادانپور» دانشجوی سال آخر پزشکی در دانشگاه تبریز است و در همان جا در شرکتی دارویی مشغول به کار است. پدر او فوت کرده و خانوادهاش در ساری زندگی میکنند. «فرخنده»، خواهر بزرگ وی علیرغم میل خود، در پانزده سالگی با مردی ازدواج کرده و با داشتن سه فرزند رضایتی از زندگی ندارد. «مینا»، خواهر کوچکترش به خاطر علاقه به درس و قبول شدن در رشتة پزشکی، به خواستگارهای خوب جواب رد میدهد و سرانجام بعد از فارغالتحصیلی در دکترای داروسازی، به آمریکا سفر میکند. «منوچهر» با «فرزاد»، از خواهر گمشدة وی «فرزانه» مطّلع میشود و برای یافتن وی، به کمک «فرزاد» میآید و بعد از اتفاقات تلخ و شیرین با «فرزانه» ازدواج میکند.