زخمهایام را مبند
داستان حاضر دربارهی کارمندی است که برای رسیدن به وضعیت مطلوب معیشتی تصمیم میگیرد به باند سارقان طلا بپیوندد، تا بدین طریق طلاهای به دست آمده را تحویل دولت داده و جایزه بگیرد. اما پس از به دست آوردن طلا، آنها را برای خود تصاحب میکند و بدین ترتیب به وسیلهی دولت به زندان افتاده و خانوادهاش را از دست میدهد، اما ... گفتنی است نویسنده در این داستان به ضعف نظام بوروکراسی در جامعهی ایران اشاره میکند.