ماشین سیاه بوق بوقی ....!
داستانهای تخیلی
کتاب حاضر دربارة ماشینی زورگو است که با بوق زدن راه خود را باز و از ماشینهای دیگر عبور میکند و لحظه به لحظه بر سرعت خود میافزاید. یک روز او در خیابان به سه ماشین میرسد که جایی برای راه دادن به او را نداشتند. اما ماشین سیاه آنقدر بوق میزند تا از آنها عبور میکند. او آنقدر سرعت میگیرد تا این که به تیر برق برخورد کرده و به شدت زخمی میشود. آن سه ماشین سالم و سرحال از کنار ماشین سیاه عبور میکنند، در حالی که او حتی قدرت ناله کردن نداشت. کودکان گروه سنی «الف» و «ب» در این داستان تخیلی از عواقب سرعت زیاد آگاه میشوند.