بخت سپید زمستان
داستانهای فارسی - قرن 14
"آیلین"، دختری است که به همراه خانوادهی خویش و به دلیل ماموریت شغلی پدر در انگلستان زندگی میکند. او پس از اتمام ماموریت پدر، برای ادامهی تحصیل نزد یکی از بستگان خویش میماند. مدتی بعد، پسر آن خانواده به آیلین اظهار علاقه میکند. این امر به جدایی آیلین از آن خانواده و زندگی کردن او با دو دوست دیگرش در مکانی دیگر منجر میشود. آیلین پس از چندی طی حادثهای از سوی نژادپرستان مورد حمله قرار گرفته و زخمی میشود. در این حال، پزشکی ایرانی با نام "متین" با مشاهدهی حال بد آیلین او را به منزل برده و تحت مداوا قرار میدهد و سرانجام نیز با او زندگی مشترکی را آغاز میکند.