دویدم و دویدم
شعر کودکان و نوجوانان
این کتاب، ماجرای پسری به نام((فسقلی)) است که سعی دارد علاوه بر پدرش به افراد مختلفی همچون :چوپان، نانوا، زرگرباشی، خیاط و ملا کمک نماید .این قصه با تصاویری رنگی به نظم درآمده است .که از آن جمله است :دویدم و دویدم/ سر کوهی رسیدم/ دو تا خاتون دیدم/ یکیش به من نگاه کرد/ یکیش منو صدا کرد/ یکیش به من آب داد/ یکیش به من نون داد/ ....