سرگشته
شعر منثور آمریکایی - قرن 20 - ترجمه شده به فارسی / شعر منثور فارسی - قرن 14 - ترجمه شده از آمریکایی
در "اشکها و لبخندها" کفتار از تمساح میپرسد که امروز را چگونه گذراندهای؟ تمساح در پاسخ میگوید: بدترین روز را سپری کردم. من گاهی به دلیل رنجها و دشواریهایم گریه سر میدهم و موجودات اطرافم همیشه به من میگویند: این اشکها چیزی جز اشک تمساح نیست. و این موضوع به شدت مرا آزرده میسازد. کفتار نیز در پاسخ میگوید: تو از غمهایت گفتی. اما لحظهای به حال من بیندیش که به زیباییهای جهان مینگرم. شادمانی نابی جانم را چنان آکنده میسازد که میخندم. اما دغلکاران میگویند: اینها چیزی جز خندۀ کفتار نیست. "سرگشته" یکی از آثار "جبران خلیل جبران" ـ شاعر و نویسندۀ معاصر لبنانی ـ است. این کتاب ترجمۀ منثور برخی از سرودههای این شاعر است که "اشکها و لبخندها" یکی از آنهاست. برخی دیگر از این سرودههای منثور عبارت است از: در بازار؛ ملکهها؛ مروارید؛ روح و جسم؛ پادشاه؛ سطری روی ماسهها؛ تندیس؛ و عشق و نفرت.