پیامآور لال
نویسنده در پیامآور لال، داستان زندگی انسان امروز را حکایت میکند، قهرمان داستان هیچ انسان خاصی نیست و خواننده در این رمان نو، با انسان عام رو به رو است. شاید بتوان گفت، قهرمان کتاب، خود خواننده است. بر این اساس رمان با گفت و میان خواننده و راوی شروع میشود. رمان به هیچ مکان ویژه و به هیچ زمان مشخص اشارتی ندارد. در واقع مکان آن همه جا و زمان آن همیشه است. داستان در دو فضای میکروسکپی (ریزنگر) و ماکروسکپی (درشتنگر) جریان مییابد. در داخل بدن انسان با سلولهای قهرمان اما میکروسکپی و در سطح عادی با زندگی اندیشگی انسان مواجهایم. بحثها موجز و درباره مقولات اصلی عشق و هنر و اقتصاد و سیاست علم و دین است. پرسناژهای قصه در هر بخش به دگردیسی خود دچار میشوند و در هر مرحله از رمان، تحولی بنیادین رخ میدهد. طرح و توطئه این رمان، سیال است به این معنی که برحسب مورد تغییر شکل میدهد و هر خوانندهای در نهایت امر، داستان خاصی از آن برمیگیرد. به جز خواننده که قهرمان اصلی رمان است و داستان با نام او آغاز میشود، قهرمانان فرعی رمان، اساسی غیر متعارف دارند و "راوی"، "شیطان" (و در شکل استحاله شده = پیامآور لال)، "اسم"، "صفت"، "قید"، "فعل"، "اول"، "دوم"، "سوم" و "چهارم" نامیده میشوند. داستان به طور خلاصه از این قرار است که یک سلول سرطانی میخواهد با کمک کتابش همه فضا را به شکل خود در آورد و در این راه از تمامی بحثهای فلسفه نوین بهره میجوید. در پایان کار، دو سطح افسانهای و واقعی داستان به یک دیگر میرسند و درهم میتنند و قصه تاریخی زندگی انسان از آغاز تاکنون را جمع میبندند و زندانیان را به هوای آزاد اما سرد میکشانند که در نهایت....