نور و تاریکی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارنده یازده داستان کوتاه با عنوانهای تحت تعقیب؛ عشق؛ سایه؛ مراسم؛ نور و تاریکی؛ گرگ و میش؛ ردپا؛ مرگ؛ هنرپیشه؛ معجزه و عید است. داستان «نور و تاریکی» ماجرای شخصی است که ناگهان چشمهایش را گشوده و خود را در جایی تنگ و تاریک زندانی میبیند. او سعی میکند با وارد کردن ضربه به دیوارههای محبس راهی برای فرار پیدا کند و زمانی که خسته شده و دارد متقاعد میشود که مرده و در قبری جای دارد به ناگاه نوری باعث میشود متوجه گردد که در اتاقی در یک بیمارستان است. او که آسوده شده بار دیگر در بیهوشی و خلسه فرو رفته و این بار خواب دریا را میبیند.