اهریمن و دوشیزه پریم
"پائولو کوئیلو "در این اثر، خواننده را به دهکدهای دور افتاده فرا میخواند و با روایتی از سفر درونی پر ماجرا، او را با پرسشهایی از این دست مواجه میسازد" :آیا گزینش نیک (اورمزد) یا بد (اهریمن) در اختیار ماست؟"، "چگونه اندیشه و منش خوب (بیانگر توانایی و سلامت درونی) میتواند بر گفتار و کردار پلید (بیانگر ناتوانی و بیماری درون) چیره شود؟"، "آیا برخی افراد، ذات پست و حقیری دارند و در نهایت، روزی، فطرت اهریمن و ویرانگر خود را آشکار میکنند یا آن که بعد اهریمنی انسان ساخته و پرداخته ناتوانی و ناآگاهی خود اوست؟ "وی در این سفر درونی خاطر نشان میسازد که پیوند مستحکمی میان سرشت و سرنوشت آدمی وجود دارد .انسان با آگاهی از آنچه نیست میتواند به آنچه هست دست یابد و هر فردی مختار است نشانههای سرنوشت خویش را در رخدادها، لحظهها و آشناییها جست و جو کند تا چالشها و فرصتهای زندگی را از کف ندهد . روزگار همچون کیمیاگری است که جنس و خلوص ما را میآزماید و بر این اساس عشق و دوستی و خوشبختی منتظر ما نمیمانند .افزون بر آن، نویسنده با اشاره به تفاوت نفسانی "زن "خواننده را به تامل درباره آنچه یونگ "مادینگی " نامیده وا میدارد و از این رهگذر او را به ژرف اندیشی و پالایش دیرینه زن فرا میخواند .