مجموعه قصههای شب ایرانی
داستانهای کوتاه / افسانههای عامه / داستانهای تخیلی
در روزگاران قدیم پادشاه عادلی زندگی میکرد که چهار پسر داشت. از آنجایی که او نمیخواست با انتخاب یکی از آنها به عنوان جانشین خودش، بین آنها اختلاف و کینه پیش بیاید، تصمیم گرفت انتخاب را برعهده آنها بگذارد. اما هریک از آنها، دیگری را شایستۀ این مقام میدانست. تا این که پادشاه به پیشنهاد وزیر هرچهار شاهزاده را به یکی از شهرهای بزرگ سرزمیناش فرستاد و از آنها خواست تا مهمترین مشکل مردم آن شهر را شناسایی کرده و بهترین راه حل را بیابند. بدینترتیب شاه توانست جانشینی برای خود انتخاب کند. این داستان با عنوان «مهمترین مشکل شهر» به همراه چندین داستان کوتاه دیگر در مجموعۀ حاضر فراهم آمده است. عناوین برخی از آنها عبارتاند از: اشتباه بزرگ؛ راز گنج پنهان؛ معجزۀ محبت؛ دو دوست؛ شهرزاد؛ و بهترین راه حل.