زیباتر از دریا
«کیمیا» ـ دختری با چشمان آبی، جسور و مغرور و کمی لجباز ـ دلبستة «سهیل» ـ پسرداییاش ـ است. سهیل بعد از اتمام تحصیلاتش در خارج از ایران، به علت علاقه به کیمیا به ایران بازمیگردد و از کیمیا میخواهد که با او ازدواج کند؛ اما کیمیا نمیپذیرد و مدام بهانه میآورد. سرانجام سهیل بعد از مدتی درمییابد که کیمیا بیماری قلبی دارد و علت جواب رد او همین مسئله است. اتفاقاتی که پس از این به وقوع میپیوندد، ادامة داستان را شکل میدهد.