خاک و افلاک: نمایشنامه منظوم
کیفیت آفرینش، از دوردستهای تاریخ مشغله و دغدغهی ذهنی هنرمندان بوده است و هرکس تکهای از آینهی حقیقت را در دست گرفته و نور خورشید معرفت و حکمت را بر ذهن پرسشگر انسانها تابانیده است. "خاک و افلاک" نگاشتهای است که دالان تو در توی آفرینش را در مینوردد تا بدانیم هویت انسان به کجا رفته است و دلیل این سفر چه میتواند باشد. از گمگشتگی انسان و سرگردانی او در دایرهی خلقت که مرکزیتی معنوی دارد تا ناتوانی او در بازیابی خود در مسیر سلوک و تعهد و نیز بیاعتنایی او نسبت به سرنوشت مختوم به نیستی استعاری خویش از آن دسته مسائلی هستند که در این منظوم بدانها عنایت شده است و به شکلی تلویحی حسادت، غفلت، خودکامگی و جاهطلبی انسانها به نقد کشیده میشود. منظومهی پیش رو در 1565 بیت در قالب مثنوی تصنیف شده است.