برایم بنویس
داستانهای اتریشی - قرن 20م.
این داستان به طور تصادفی آغاز میشود. لئو، ایمیلهای اشتباهی از زنی ناشناس به نام امی دریافت میکند. مؤدبانه پاسخ میدهد و امی هم پاسخ او را میدهد. چند تبادل مختصر، تنها چیزی است که برای ایجاد علاقه متقابل در یکدیگر لازم است. خیلی طول نمیکشد که امی و لئو، درونیترین اسرار و حسرتهای خود را به اشتراک میگذارند. هیجان وابسته به عشق شهوانی به صدا در میآید و به نظر میرسد که قبل از ملاقات حضوری، فقط کمی زمان لازم است؛ اما آنها مدام لحظه را به تعویق میاندازند. دست آخر نیز این مسئله که امی خوشبختانه ازدواج کرده است. آیا احساسات آنها نسبت به یکدیگر در آزمایش برخورد واقعی، زنده خواهد ماند؟