کوچ
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی در ژانر اجتماعی به قلم «سمیه فنودی» است. در این داستان دختری کوچک بهنام «شهربانو» که پدر و مادرش را از دست داده با برادرش «جانعلی» و همسرش «کنیز» زندگی میکند. کنیز، رفتار خوبی با شهربانو ندارد و همیشه به جان جانعلی غُر میزند. شهربانو، تصمیم میگیرد تا به سرکار برود. جانعلی او را نزد «کریم» میبرد که یک گرمابه عمومی دارد. شهربانو مشغول کار میشود، اما پس از مدت کوتاهی یک روز که به خانه بازمیگردد متوجه میشود که برادرش از پشتِبام افتاده و فوت کرده است و... .