سبد سفارش شما خالی است!

همه در این زمینه که فلسفه‌ی مدرن با دکارت شروع شد اتفاق نظر دارند. او تاکید داشت که فرد باید به اندیشه‌ورزی خویش تکیه کند، نه بر آموخته‌های پیشین خود. دکارت معتقد بود که با این روش می‌تواند اصول فلسفی و ریاضی شناخت بشری را پایه‌ریزی کند. جست‌وجویی بلندپروازانه، که در نهایت به نحوی عجیب، شخصی و عمیقا ذهنی از آب در آمد. فلسفه‌ی وی مانند سفری معنوی است که در آن از خواننده دعوت می‌کند تا به او بپیوندد و وعده می‌دهد که این سفر نتایج خارق‌العاده‌ای به همراه خواهد داشت. شک دکارتی تلقی تازه‌ای از شناخت را به همراه آورد. وی شناخت بشری را با بهره‌گیری از دو منبع حواس و خرد می‌داند. اما این شناخت شک‌پذیر است. برای گذار از شک بشری چه باید کرد؟ او راه ویژه‌ی خود را دارد؛ باید سیب معیوب را بی‌رحمانه حذف کرد و تنها سیب سالم را نگاه داشت که مراد همان شناخت مسلم و غیر قابل شک است. برای شناخت فلسفه‌ی معاصر، شناخت دکارت گام اول و شاید مهم‌ترین گام به شمار می‌آید. نویسنده‌ی کتاب حاضر با زبانی ساده این شناخت را برای خواننده بیان می‌کند؛ بدون آن که وارد زبان سخت فلسفه‌ی دکارتی شود.