باز باران!
داستانهای حیوانات / حفاظت محیط زیست - داستان
کتاب مصور حاضر دربردارنده داستانهای خیلی کوتاه برای گروه سنی «ب» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: نزدیک عصر، در روستای قصه ما دوباره باران شدیدی شروع شد. توی خانه بیبی رعنا آب زیادی جمع شده بود. بیبی رعنا میترسید دوباره سیل بشود و آب در لانهها حیوانات برود. پس تصمیم گرفت همه حیوانات صدا بزند تا در ایوان جمع بشوند؛ اما روی ایوان برای هاپو جایی نمانده بود. هدف نگارنده در این داستان کوتاه این است که کودکان را نسبت به محیطزیست و موجودات آن مهربان و دلسوز کند تا در برابر حقوق موجودات دیگر احساس مسئولیت کنند.