و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود
داستانهای سوئدی - قرن 21م.
این کتاب شامل یک داستان تکاندهنده و پر از تصویرپردازیهای بینظیر و رمانی دیگر از نویسندهی رمان پرفروش مردی به نام اوه است. در قسمتی از داستان میخوانیم: «چشمان پیرمرد بهطور عجیبی خالی است. ناامیدانه به شقیقههایش میزند. پسرک دهان باز میکند که چیزی بگوید؛ ولی وقتی این صحنه را میبیند، جلوی خودش را میگیرد. در عوض آرام مینشیند و همان کاری را میکند که پدربزرگ یادش داده بود اگر گم شد انجام دهد».