کلاغ بدشانس

کلاغ بدشانس

یک روز کلاغ از خواب بیدار شد و پرواز کرد تا برای صبحانة خود و جوجه‌هایش چیزی پیدا کند. ناگهان چشمش به قالب پنیری افتاد، اما همینکه خواست پنیر را بردارد یک موش از راه رسید و پنیر را به لانه‌اش برد. کلاغ که ناراحت شده بود، به پروازش ادامه داد تا این که درخت گردویی دید. چند گردو خورد و سپس دو گردو برای جوجه‌هایش به منقار گرفت و به طرف لانه پرواز کرد. اما در طول راه با خود مشغول صحبت شد و وقتی به لانه رسید دریافت که گردوها در بین راه از منقارش افتاده است. این داستان به صورت مصور به چاپ رسیده است.

قیمت چاپ: 650 تومان
گرافیست:

فاطمه لامعی

ناشر:

تفریح

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789649424484

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف