فلسفه کامو
کامو، آلبر، 1960 - 1913 م. - نقد و تفسیر
سومین مجلد از این مجموعه، در فصل اول فشردهای است از زندگی و آثار آلبرکامو ـ فیلسوف فرانسوی قرن بیستم نویسنده در فصل دوم، ریشههای دینی اندیشهی فلسفی "کامو" را میکاود و تز لیسانس او یعنی متافیزیک مسیحی و فلسفهی نو افلاطونی را در کانون توجه، قرار میدهد. فصلهای 3 و 4 به تحلیل و نقد تریولوژی پوچی او اختصاص یافته است: "بیگانه"، "کالیگولا" و اسطورهی "سیسو فوس". فصل 5 شکلگیری و تحول کاموی اخلاقپرداز را در "چند نامه به دوست آلمانی"، "طاعون" "انسانطاغی" و "سقوط" بررسی میکند. به زعم مترجم: "پوچی در فلسفهی آلبرکامو معنای منفی ندارد و به عکس، معنای آن مثبت و ایجابی است. منظور کامو از "پوچ" و "پوچی" این است که جهان و زندگی معنا و هدفی بیرون از خودشان ندارد و جست و جوی چنین هدف و معنایی بیهوده و معانی و اهداف این چنینی که برای جهان و زندگی عرضه میشوند، فریب یا خودفریبی است. بنابراین انسان پوچ یا پوچگرا کسی است که بیمعنایی جهان و زندگی را میپذیرد. و با آن کنار میآید. انسان پوچگرا میداند که جهان به اهداف او بیاعتناست و کار خودش را میکند و شعوری پشت آن نیست و نقشه و طرحی ندارد و این فقط خود انسان است که میتواند به زندگیاش معنایی ببخشد، آن هم صرفا با زندگی کردنش یا به تعبیر خود کامو با جرعه جرعه نوشیدنش".