قصههای صبحی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14 / داستانهای کودکان و نوجوانان
روز چهارشنبه چهارم اردیبهشت 1319 هـ . ش ساعت شش بعد از ظهر، رادیو ایران گشایش یافت. دو روز بعد، "فضلالله صبحی مهتدی" نخستین سلام خود را به فرزندان ایران زمین فرستاد و نخستین قصهاش را با نام "عموماندگار" از رادیو خواند. صدای گرم و دلنشین صبحی طی دو دهه، در بیان روایت افسانههای زیبا از رادیو چنان شور و حالی داشت که خیلی زود شنوندگان و مشتاقان فراوانی را به پای رادیو کشاند. صاحبان ذوق و قصهگویان، خاصه سالخوردگان و شیفتگان فرهنگ عامه از سراسر کشور، قصهها و افسانههای شیرین را که نسل به نسل به آنان رسیده بود برای صبحی فرستادند. وی نیز به مدد دانش و سلیقۀ خود و بهرهگیری از نظر ادیبانی چون صادق هدایت، دکتر شهید نورایی و دیگر اندیشمندان، گنجینهای از افسانهها و قصههای عامیانه را فراهم آورد. کتاب حاضر جلد نخست این مجموعه و دربرگیرندۀ 36 داستان است. این داستانها ترتیبیافتۀ داستانهایی است که هر جمعه به وسیلۀ صبحی از رادیو ایران گفته میشده است. برخی از آنها عبارت است از: یکی بود یکی نبود؛ پیرهزن؛ دمدوز؛ غوزه؛ گل خندان؛ خاله قورباغه؛ و هدهد.