محمد و ماه و دلتنگی
محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11 ق. - داستان / داستانهای مذهبی - قرن 14 / داستانهای فارسی - قرن 14
حلیمه همانطور که به محمد نگاه میکرد با نجوا گفت: عزیزتر از جانم بگو چه تدبیر کنم؟ بمانم و تو را به دست قضا و قدر بسپارم یا راهی مکه شوم و تو را به مادر عزیزت آمنه برسانم؟ تو به زندگی من خیر و برکت دادی حال چگونه میتوانم دوری تو را بر خود هموار کنم، ای نازنین من محمد. اینها بخشی از متن کتاب محمد ماه و دلتنگی است که به بیان یکی از وقایع دوران کودکی حضرت محمد (ص) -رفتن ایشان نزد حلیمه دایه ایشان و قبیله بنیسعد- پرداختهاست.